کتابخانه عمومی کوثر

وبلاگ اطلاع رسانی کتابخانه عمومی کوثر همدان

کتابخانه عمومی کوثر

وبلاگ اطلاع رسانی کتابخانه عمومی کوثر همدان

کتابخانه عمومی کوثر

آدرس : همدان - کوی کوثر - خیابان فدک - جنب سالن ورزشی امام خمینی (ره)
تلفن:34246828-081

ساعات فعالیت :
شیفت صبح آقایان 7:30 لغایت 13:30
شیفت بعدازظهر خانم ها 13:30 لغایت 19:30
پنج شنبه ها صبح از ساعت 7:30 لغایت 13:00 (پنج شنبه ها بعد از ظهر کتابخانه تعطیل است ).

مدارک لازم جهت عضویت:
1 - اصل شناسنامه ی حاوی کد ملی یا اصل کارت ملی.
2 - یک قطعه عکس .
3 - تکمیل فرم تقاضای عضویت.
4 - پرداخت حق عضویت. ( یا ارائه ی مدرک ، جهت استفاده از تخفیف یا رایگان بودن عضویت ).

( لیست افراد مشمول برخوردار از تخفیف یا رایگان بودن حق عضویت، مانند خردسالان زیرپیش دبستانی، دانش آموزان کمتر از 14 سال سن ، اعضای فعال بسیج ، اهدا کنندگان کتاب (با ارائه ی قبض اهدای کتاب) و دیگر افراد وگروه های مشمول در کتابخانه وجود دارد).

۷ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

این دعا را در ماه صفر هر روز 10 مرتبه بخوانید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۷ ، ۱۵:۳۷
کتابخانه کوثر

قسمتی از کتاب فرنگیس


پرسید: "میخواهی از اینجا برویم؟ به شهر برویم یا .."
با ناراحتی نگاهش کردم و گفتم :"یعنی تو دلت می آید خانه مان را بدهیم دست عراقی ها و برویم ؟ "
بلند شد و توی تاریکی شب، به ستاره ها نگاه کرد و گفت ":جنگ وحشتناک است. کشته می شوی ، یا خدای نکرده اگر به دست دشمن بیفتی ..."
رفتم کنارش نشستم و من هم مثل او سر بالا بردم و چشم دوختم و به ستاره ها گفتم :"یادت باشد آخرین نفری که از این روستا برود ، من هستم. برای من، فرار کردن یعنی مردن . 
از من نخواه راحت فرار کنم. یادت باشد من فرنگیسم درست است زنم، اما مثل یک مرد می جنگم. من نمیترسم .میفهمی ؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۷ ، ۱۲:۵۰
کتابخانه کوثر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۷ ، ۱۲:۴۴
کتابخانه کوثر

8 اکتبر روز جهانی کودک نام دارد. که در سال 1397 مقارن گشته  با 16 مهر.

در سال 1986 در چنین روزی 2 تن ازدانش‌آموزان 9 ساله مدرسه آتاتوری در نیویورک با نگارش نامه‌ای از همه بچه‌های دنیا خواستند که با هم روزی را به صلح اختصاص دهند. 


کودکان در روز جهانی کودک می‌خواهند این تضاد را یادآور شوند، که در حالی که سـالانه هزینه‌های غیرقابل تصوری صرف تولید انواع سلاح‌های هسـته‌ای و غیـر هسته‌ای می‌شـود، کـودکان بسیاری از گرسنگی، عدم امکانات بهـداشتی، سوء تغذیه و ... می‌میرند.

کودکــان، آسـیب پذیرتریـن گروه در هر جامـعه هسـتند و از هیــچ چیز آنـان از جملـه غـذا، پوشـاک و نیازهـای دیگرشان نباید کاسـت. عدم توجه به وضعیـت کودکان به علـت مشکلات اقتــصادی و کاستن بودجه‌هایـی که شرایط زندگی و حیات کودکان را خدشه‌دار می‌سازد به امید اینکه اقتصاد آینده کشور تامین باشد نه توجیه و بازده اقتصادی دارد و نه حرکتی انسانی محسوب می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۷ ، ۰۸:۲۳
کتابخانه کوثر

کتاب‌های طرح کتاب‌خوان مهرماه ۱۳۹۷ معرفی شد             

کتاب‌های «توجیه المسائل کربلا»، «کتابچه فروتن آشپزی»، «لالا لالا عروسک جان» و «موریس و کتاب‌های پرنده» به عنوان آثارارائه شده در طرح کتاب‌خوان مهر ماه، معرفی شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، طرح کتاب‌خوان مهر ماه با معرفی کتاب‌های «توجیه المسائل کربلا» نوشته سید علی اصغر علوی، «کتابچه فروتن آشپزی» نوشته مینو امیرقاسمی، «لالا لالا عروسک جان» سروده اسدالله شعبانی و «موریس و کتاب‌های پرنده» نوشته ویلیام جویس با ترجمه فرمهر منجزی، برای علاقه‌مندان مطالعه و کتابخوانی معرفی شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۷ ، ۱۲:۲۴
کتابخانه کوثر

برپایی نمایشگاه عکس با محوریت ایثار و شهادت به مناسبت هفته دفاع مقدس


در این نمایشگاه پوسترهایی از دفاع مقدس، شهدای دفاع مقدس و همچنین وصیت نامه شهدا در موضوعات مختلف به نمایش گذاشته شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۷ ، ۱۵:۵۴
کتابخانه کوثر

خاطرات زهرا پناهی یاور همسر سردار شهید علی چیت سازیان

خسته شده بودم از این همه زحمتی که به این و آن می دادیم. فکر کردم نه خسته نیستم اعتراضی هم ندارم. اگر علی آقا باشد حاضرم یک عمر کنارش همین طور زندگی کنم. ظرف ها را خشک کردم و توی کابینت ها چیدم. خوابم نمی آمد. نمی خواستم بخوابم. تند تند به ساعت توی آشپزخانه نگاه میکردم و دلهره ام بیشتر میشد. چادرم را پوشیدم و رفتم و ایستادم توی تراس. باد وحشی و تندی می وزید. چراغ های خانه های دور و بر خاموش بود. فکر کردم خوش به حال آن هایی که آسوده خوابیده اند. هوا سرد بود. خیلی سرد. نتوانستم طاقت بیاورم آمدم داخل. توی آشپزخانه، هال، پذیرایی. قدم میزدم و نمی دانستم باید چه کار کنم. برگشتم توی اتاق نشستم بالای سرش. چراغ خاموش بود و اتاق تاریک. همین که میدانستم توی آن اتاق است و دارد نفس میکشد برایم کافی ود. آرام شدم. دلم میخواست در آن حالت زمان متوقف بماند و هرگز جلو نرود، هرگز. اما عقربه های ساعت با من سر لج داشتند از همیشه تندتر و تندتر میچرخیدند. ساعت شد دو  و ربع. دست روی شانه هایش گذاشتم و آرام شانه اش را تکان دادم و گفت: علی، علی جان بیدار شو .....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۷ ، ۱۱:۴۲
کتابخانه کوثر